برای چه کسی مهم است و برای چه کسانی نیست

مطمئنم که هیچ کدام از مسئولان تبریز و آذربایجان حتی روی جلد کتاب "نورالدین پسر ایران" نوشته خانم سپهری را هم ندیده اند و اصلا برایشان اهمیتی هم ندارد که بدانند و ببینند، چه رسد به خواندنش. اگر به کسی برنخورد، نه امام جمعه محترم و نماینده ولی فقیه در استان، نه استاندار، نه رییس اداره کل فخیمه فرهنگ و ارشاد اسلامی، نه فرمانده سپاه عاشورا، نه رییس سازمان تبلیغات اسلامی (که رییس بزرگشان چند بار پیغام فرستاده یک رونمایی بگیرید در تبریز که من هم بیایم و تا به حال نگرفته اند)، نه شهردار، نه حضرات وکلا و نه... (گلی به جمال سید رضا علوی مدیرعامل جدیدالتاسیس! سازمان فرهنگی و هنری شهرداری که گفت دویست صفحه اش را تا به حال توانسته بخواند)
اصلا صد سال هم که بگذرد نمی تواند نوشته شدن چنین کتابی برای مسئولان استان ما و حتی مسئولان کشور ما مسئله باشد و آن ها را خوشحال کند که یک سند مانا از فداکاری های رزمندگان لشگر عاشورا ثبت شد. به هرحال مشغله کاریشان زیاد است و قابل درک است!
اما مسئله وقتی برای امثال من جالب می شود که می شنوم ره بر انقلاب (یعنی خودِ خودِ شخص اول مملکت) این کتاب خاطرات را خوانده اند و خیلی هم پسندیده اند این کتاب (ناقابل هفتصد صفحه ای) را.
بله. خبر را دوستان دادند که در یکی از این آخرین دیدارها هم حضرت آقا توصیه ای کرده اند به جماعت که بخوانند این کتاب را و حاج آقای خاموشی هم قول دیدار راوی و نویسنده و دست اندرکاران تولید کتاب با حضرت ره بر را داده اند.
خانم سپهری وقتی خبر خوانده شدن کتابش توسط ره بر را شنیده بود چقدر خوشحال بود. لابد که نه، حتما ترغیب شده بود برای کارهای آتی و ترسیم سندهایی دیگر از تاریخ سرفرازی بچه های این خاک.
پی نوشت: در کتاب "کتاب باید هلو باشد" به نقل از حضرت رهبر خواندم (نقل به مضمون و فکر می کنم به احتمال ۹۰ درصد خود مضمون) که خطاب به مسئولان گفته بودند: اگر کسی وقتی مسئول نیست مطالعه ندارد بهتر است مسئول هم نشود چون آنوقت اصلا نخواهد داشت.
